به یاد داری؟
.
.
به یاد داری؟
.
.
کودک بودی.
.
.
هنوز هم دغدغه هایت را به یاد داری؟
.
.
یادت میاید بی صبرانه در انتظار بودی ده سالت شود تا خودکار به دست گیری؟
.
.
به یاد داری که نوک مداد گلی ات را با دهان خیس می کردی؟
تنها به این منظور که مشق هایت زیباتر شوند...
.
.
یادت میاید ساعت دو شبکه ی دو شبکه ی تو؟
تک تک اردک، اردک تک تک...
.
.
رویاهایت؟
.
.
اشک های بهانه گیر و دل دل زدن های کودکانه ات را چه؟
.
.
به یاد داری از هراس تنبیه برای مشق های نا نوشته ات آوردن دفترت را انکار می کردی؟
.
.
دزدکی آب خوردن های ماه رمضان...
.
.
آرزوی بزرگ شدن...
.
.
چه چیز از آنهمه زیبایی و پاکی ماند؟
.
.
کو آن دنیای قشنگ؟
.
.
گاهی فراموشت می شود تو همان کودک پر امید دیروزی! چرا؟
چهارشنبه 94/5/28 ساعت 8:20 عصر توسط عسل آرامش
نظرات ()