سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تکرار، تکرار و تکرار!!!

امسال هم گذشت مثل هر سال... با همون تکرار... با همون شادی... با همون غم... با همون دو دلی و تردید...

93 هم با تموم پستی بلندی هاش تموم شد... خیلی زود... واسه یه عده شیرین... واسه عده تلخ... خیلی حرفا گفتیم...

خیلی حرفا شنفتیم... خیلی دلها شکوندیم... خیلی دلها هم مارو شکستن... خیلی وقت ها هم با فریاد گفتیم: خداااااااااا...

و این "خدا" گفتن می تونست هزاران معنا داشته باشه... هر سال همین موقع پر از نگرانی میشیم: سال بعد چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟

یعنی سال خوبی میشه؟ امسال چی؟ چرا اینقدر زود تموم شد؟ پس حال چی میشه؟ یه صفر کیلومتر؟... همش شروع و پایان بلاخره

که یه روز از این همه تشویش خسته میشیم... نمی شیم؟... مگه سرنوشت کسایی که همین راه تکراری رو طی کردن چی شد؟...

جایی جز فرو رفتن زیر یه خروار خاک سراغ دارین؟... چیزی جز اینکه از یاد رفتن هست؟... خب چرا خاص نباشیم؟... چرا یه کاری  نکنیم

که حداقل اگه خودمون به نقطه پایان رسیدیم اون نرسه؟... چرا متفاوت نباشیم؟... همش که نمیشه تکرار،میشه؟... ما تو این تکرار ها

گم شدیم... پس کی قراره خودمونو پیدا کنیم؟؟؟

 




جمعه 93/12/29 ساعت 1:16 عصر توسط عسل آرامش نظرات ()